بسم الله الرحمن الرحیم

مردم روستایمان، چهار برج، مشغول درو گندم و جو بودند که خبر آوردند مسجد گوهرشاد جنگ شده است. بزرگِ روستا شیخ صادق گفته بود «هر کس هر حربه‌ای دارد بردارد، که فردا به مسجد برویم» بعضی منتظر فردا نشدند و همان موقع رفتند. فردای آن روز شیخ صادق با مردم روستا، بیل و چهار شاخ به دست زراعت‌شان را رها کردند و داشتند می‌رفتند سمت شهر که دیدند آن‌ها که دیروز رفته بودند، دارند برمی‌گردند. گفته بودند «کجا می‌روید؟ تمام شد. همه را کشتند»

خاطرات شفاهی، رجبعلی سلیمانی نیا