بسم الله الرحمن الرحیم این یک حادثه الهی است، این یک پدیده الهی است. این نشان‌دهنده این است که این راه، راه عشق است؛ منتها نه عشق مجنونانه، عشق همراه بصیرت. مثل عشق اولیا به خدا؛ اَللٰهُمَّ ارزُقنی حُبَّکَ وَ حُبَّ مَن یُحِبُّکَ وَ حُبَّ کُلِّ عَمَلٍ یوصِلُنی اِلیٰ...
بسم الله الرحمن الرحیم حوالی ساعت دو بعد از ظهر به فرودگاه امام خمینی تهران رسیدیم. خسته سفر بودیم. توی راه داشتم فکر می‌کردم که از حالِ بخششِ بی دریغ و محبت‌های اربعین، دوباره وارد محیط پر حساب و کتاب شهری شده‌ام. ترافیک سنگینی بود. برف و سرمای زیاد هوا رسیدنمان را...
بسم الله الرحمن الرحیم کربلا خود کوثر است و اربعین، نمایش جاودانگی کوثر. فصل لربک و انحر. نماز بخوانید و شتر قربانی کنید که بازگشت شما به کربلا، بازگشت نسل پیروز زهرا سلام‌الله علیهاست. اربعین، روز اثبات ابتر بودن دشمن است؛ روز مرگ نسل ابولهب؛ روز نمایش بلاتردید حق؛...
بسم الله الرحمن الرحیم نا نداشتیم. گرما امانمان را بریده بود؛ امادیدن تابلوی کربلا توی مسیر یکباره همه چیز را عوض کرد. باورش سخت بود. فکر رسیدن به کربلا نیروی تازه‌ای به همه کاروان داده بود. حس و امید رسیدن، خستگی را از تنمان درآورده بود. اما انگار پاها شرم داشتند با...
بسم الله الرحمن الرحیم این‌گونه شروع شد دل‌نگرانی‌هایم. گم شوی و بین آن همه غریبه تنها شوی و آن وقت ترس آرام آرام بریزد توی جانت. وحشت کنی و دنبال آشنایی بگردی. آشنا، آشنایی در میان نشانه‌ها. نشانه‌ها همیشه آشنایند وقتی یادت باشد در چه راهی قدم گذاشته‌ای! کجا بهتر از...
بسم الله الرحمن الرحیم رفتند یاران و به کوی جان رسیدند تا محضر خورشیدی باران رسیدند وادی به وادی با ستون‌ها، با علم‌ها شور نجف تا کربلا، شوق حرم‌ها رفتند با نام حسین و مهر حیدر تا اربعین عشق و عاشورای دیگر با یاد زینب درد را بیدار کردند موکب به موکب عشق را...
بسم الله الرحمن الرحیم ورودی‌های شهر مملو از جمعیت است. تمام دنیا را انگار ریخته‌اند در کربلا! چشممان هنوز از گنبد حرم عباس فرزند علی(علیهما السلام)، برداشته نشده است. اشک می‌ریزیم و با پای برهنه به سوی حرم قدم بر می‌داریم...پا‌برهنه زیبا‌تر است...سیل جمعیت به سمت...
بسم الله الرحمن الرحیم این اندک را از ما بپذیر اینجا طول و عرض و رنگارنگی، یا سادگی سفره‌های خدمت و پذیرایی کوچکترین اهمیتی ندارد. چرا که حسینی‌شدن تنها متاع با ارزش این بازار است که هر کسی با هر داشته و توان مالی دنبال خریدن این افتخار برای خود می‌گردد. برای این مردم...
بسم الله الرحمن الرحیم آرزویم رفتن و درک‌کردن کربلا بود. ساعت‌ها به عکس‌های کربلا خیره می‌شدم و دلم را به بین‌الحرمین پرواز می‌دادم و در رؤیاهایم تصور می‌کردم که وقتی به کربلا می‌رسم باید فلان کار را بکنم و فلان احساس را داشته باشم و چه و چه و چه؛ ولی آن‌طور که تصور...
بسم الله الرحمن الرحیم زمانه در ظلمت بود و بیهودگی بازار مردان. نور در تنگنا بود و امیر شهر، یزید. دیوارها بلند و درها بسته. رزق بی‌برکت مانده بود و سفره‌ها تنها به وسعت دست‌ها گسترده می‌شد. خواب خیال رایج بود و شب می‌رفت که بیکران باشد... نور ناگهان از کرانه‌ای...
بسم الله الرحمن الرحیم ...به او گفتم: یعنی در این سال‌ها از دست ماموران صدام در مسیر پیاده‌روی زنده جان به در بردی؟ و او گفت:«می‌بینی که زنده‌ام اما سه سال قبل از بیراهه به سمت کربلا پیاده راه افتادیم که در کمین بعثی‌ها گرفتار شدیم و تاوانش کشتن فرزندان و دامادم آن هم...
بسم الله الرحمن الرحیم اربعین اوج رفتن است. قلهٔ رسیدن و رسیدن به قله. اربعین هر سال فریاد می‌زند: آن‌ها که نرفته‌اند، برخیزند! اربعین وقتی می‌آید، می‌خواهد جامانده‌ها را با خود ببرد. خوب که گوش کنی صدای قدم‌ها و صدای سایش کفش‌ها را بر سینه جاده‌ها می‌شنوی. کسی...