بسم الله الرحمن الرحیم

خدیجه تنها و پر از درد نشسته بود و تولد فرزندش را انتظار می‌کشید. تنها که می‌گویم نه از این تنهایی‌های معمولی آدم‌ها. تنهایی زنی که شهرۀ شهر بود به نجابت و کمال و ثروت و شکوه. تنهایی زنی که انتخابش همه را مبهوت کرده بود. تنهایی زنی در آستانۀ فارغ‌شدن و پر از درد زایمان…

درد که شدت گرفت، استیصالش که بالا رفت، امیدش که از آمدن هرکس به غیر خدا قطع شد… آمدند… همه آمدند… آن‌ها که پیش از او بهترینِ مادران زمین بودند. آن‌که عیسی را با آن همه شماتت به دنیا آورد و بدون پدر بزرگ کرده بود؛ آن‌که موسی را به فرزندخواندگی در دامن پرورانده بود؛ آن‌که حیایش مثال خدا شد برای اهل اسلام؛ آ‌ن‌که فرزند ابراهیم را برای آزمون‌های بزرگ آماده کرده بود. جمع بهترین مادران جمع شد؛ مریم و آسیه و صفورا و ساره کنارش آمدند تا هنگامۀ تولد بانوی آسمان‌ها و زمین تنها نباشد… تنها نباشد…