بسم الله الرحمن الرحیم
مؤمنون ۸ تا ۱۱
وَ الَّذینَ هُمْ لِأَماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ وَ الَّذینَ هُمْ عَلی صَلَواتِهِمْ یحافِظُونَ أُولئِکَ هُمُ الْوارِثُونَ الَّذینَ یرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فیها خالِدُونَ
و آنها که امانتها و عهد خود را رعایت میکنند و آنها که بر نمازهایشان مواظبت مینمایند (آری،) آنها وارثانند! (وارثانی) که بهشت برین را ارث میبرند، و جاودانه در آن خواهند ماند!
————–
یک پیام از آیه:
از هر کس بپرسند که دوست داری مؤمن باشی، بلاشک میگوید: بله! از هر کس هم بپرسند دوست داری بهشت فردوس میراث تو باشد، قطعاً مشتاق خواهد بود! در این بخشها اختلافی نیست… اختلاف جای دیگری است… مشکل آنجاست که همه ایمان و ارث بهشت را دوست دارند اما ویژگیهای مؤمنین را نه! فکر میکنند همین که نماز و روزه را انجام دهند مؤمن میشوند! نشنیدهاند حدیث امام صادق علیهالسلام را که یکی از نشانههای مؤمن وفای به عهد است… و شاید این بخش قرآن را هم نخواندهاند! ولی بین خودمان باشد، اگر قول میدهیم و وفا نمیکنیم، زیاد ایمان بالله نداریم… خیلی نباید دنبال فردوس باشیم… اصلا ایمانمان هنوز آنقدر جان نگرفته است که وقتی نمیتوانیم کاری را انجام دهیم قبول نکنیم و قولش را ندهیم… میدانیم فلان کار را تا فلان تاریخ نمیشود انجام داد، ولی باز قولش را میدهیم!!! ملتی را هم میگذاریم سر کار… دلهایی را هم به قولهای صدمنیهغاز خود مشغول و امیدوار میکنیم و کار امتی را لَنگ میگذاریم… از اول هم میدانستیم که اینکاره نیستیم، ولی باز قولش را دادیم… بعضیهایمان امکان ندارد جایی مسألۀ پیمان و تعهدی مطرح شود و ما آنجا نباشیم که امضا کنیم!!! اصلا ترس قولندادن و عهدنبستن داریم!! قول میدهیم، از آن قولهای روی هوا… از آن قولهای دلخوشکُنک… از آن قولهای وقت و انرژی کُش… یک ملتی و بلکه یک امتی را هم میگذاریم سر کار… اصلا هم به این فکر نمیکنیم که این فوبیای قولندادن دارد ما را از دایرۀ ایمان خارج میکند! دارد ارث ما را میدهد به دیگران تا بخورند… دارد خرابمان میکند… تندتند عهد میبندیم… گاهی اگر عهدهایی را که در یک سال میبندیم، بریزیم روی هم و نگاهی کنیم، میبینیم که به جای ده نفرِ قویتر از خودمان قول دادهایم!! اصلا برنامه نداریم برای زندگی و کار و همسر و فرزند و چه و چه و چه… بیهوا و بی حساب و کتاب قول میدهیم! عهد میبندیم… بدون تخصص و توان… آنقدر عهد میبندیم تا چهار گوشۀ تُشک ایمان را ببوسیم و با فردوس برین وداع کنیم… فتفکروا…