بسم الله الرحمن الرحیم
روایت است که عابدی مشغول نماز بود. چند بچه را دید که مرغی را گرفته و بال و پرش را می‌کنند. آن مرغ فریاد می‌کشید و بچه‌ها به فریادش اعتنا نمی‌کردند.
عابد هم شاهد ماجرا بود، ولی نمازش را قطع نکرد تا آن مرغ را از دست بچه‌ها رها کند. به ولی زمان وحی شد به این عابد بگو تو به خاطر همین نمازت جهنمی شدی. تو وظیفه داشتی نمازت را قطع کنی و بِروی مرغ را از دست بچه‌ها نجات بدهی، چون به وظیفه‌ات عمل نکردی، جهنمی شدی.
حال اگر بال و پر مرغی را بکنند و عابد به دادش نرسد و جهنمی شود، پس وای به حال ما که اگر ببینیم بال و پر دین را می‌کنند و دین ناله می‌کند و کمک می‌طلبد، ما هم چیزی نگوییم و به کار شخصی خود ادامه دهیم… آن‌وقت در پیشگاه پروردگار چه وضعی خواهیم داشت؟
آیت الله سید محمد ضیاءآبادی
آیت الله سیّد محمّد ضیاءآبادی

منبع: عطر گل محمدی /ص۱۰/ آیت الله سیّد محمّد ضیاءآبادی