بسم الله الرحمن الرحیم
طه ۳۹
أَنِ اقْذِفیهِ فِی التَّابُوتِ فَاقْذِفیهِ فِی الْیمِّ فَلْیلْقِهِ الْیمُّ بِالسَّاحِلِ یأْخُذْهُ عَدُوٌّ لی وَ عَدُوٌّ لَهُ وَ أَلْقَیتُ عَلَیکَ مَحَبَّهً مِنِّی وَ لِتُصْنَعَ عَلی عَینی
که: «او را در صندوقی بیفکن، و آن صندوق را به دریا بینداز، تا دریا آن را به ساحل افکند؛ و دشمن من و دشمن او، آن را برگیرد!» و من محبّتی از خودم بر تو افکندم، تا در برابر دیدگان [=علم] من، ساخته شوی (و پرورش یابی)!
————–
یک پیام از آیه:
محبت از آن چیزهای یافتنی نیست، خیلی فراتر از این حرفهاست… محبت مخلوق حضرت حق است که با انداختن و برداشتناش، کارهایی را در عالم پیش میبرد… یک بار با برداشتن محبت، موسی را از آغوش مادرش جدا میکند و یک بار با انداختن محبت، موسی را به آغوش فرعونیان میبرد… کدام فرعون؟ همان فرعونی که هیچ پسر تازه متولد شدهای را تاب نمیآورد و همه را از دم تیغ میگذراند… حالا طوری شده که کل شهر را بهم میریزد برای پیدا کردن قابلهای که شیر بدهد این پسر را…
محبت قصۀ عجیبی دارد… خیلی پیچیده است… گاهی پدر خودمان را در میآوریم تا کسی ما را دوست داشته باشد یا ما کسی را دوست داشته باشیم، ولی نمیشود… و گاهی خدا محبت ما را چنان به دلی یا دلهایی میاندازد یا چنان محبت کسی یا اشخاصی را به دل ما میاندازد که اصلا نمیفهمیم چه شد؟ درگیر میشویم… قصه قصۀ عمیقی است… همین است که امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمودند: «تو رابطهات را با خدا درست کن خدا رابطهات را با همه درست میکند» … یعنی اصلا چرا لَهلَه توجه و محبت این و آن را میزنی؟ برو با صاحب و خالق محبت ببند! اوست که محبت همه را و تو را به دلها میاندازد و برمیدارد… برو با همو ببند! شک نکن که اگر رابطهات با خدا درست شد، رابطۀ خدا هم با تو درست میشود… اصلا اگر رابطهات با خدا درست شد، اگر عاشق خدا شدی، محبتت را به دل هرکه بیندازد یا از دل هر که بردارد، خیر تو در آن است… حتی اگر محبت کسی را هم به دل تو انداخت یا از دلت برداشت، باز خیر تو را خواسته است… رابطهات که با خدا درست شد، مُحب یا محبوب شدنت، حساب و کتاب دار میشود و حتما خیرت را به دنبال دارد… و شاید خدا با برآیند این محبتها میخواهد تو را برای خودش بسازد… اصلا خدا ساختن بندگانش را با محبت پیش میبرد… و تو بنگر مُحب که ای و محبوب که؟…