بسم الله الرحمن الرحیم
نمایشگاه همپای نور با آثاری از استاد عبدالحمید قدیریان با موضوع واقعه کربلا در دی ماه ۱۴۰۱ افتتاح شد. در مراسم افتتاحیه دکتر مجید شاهحسینی درباره آثار این هنرمند نکاتی را مطرح کردند.
دکتر شاهحسینی برای آشنایی مخاطبان با خط فکری آثار استاد قدیریان، سخنانشان را با قرائت آیه ۷۰ سوره اسراء آغاز کردند و فرمودند: هنرمندان در این روزگار به دو گروه متصل یا منفصل تقسیم میشوند. هنرمندان متصل از الهامات رحمانی استفاده میبرند و هنرمندان منفصل این اتصال را قطع کردهاند. اصلیترین تفاوت این دو گروه در آیه قرائتشده، حرکت است و خداوند در هنگام تکریم بندگان در این آیه از عبارت «و لقد کرمنا بنی آدم» استفاده میکند. در واقع بندگان را از نقطه فعلیتشان به نقطه آرمانی حرکت میدهد. راهپیمایی اربعین مثالی از این حرکت و پویایی است. خداوند در ادامه این آیه به روزیِ طیب و کسب فضیلتی بزرگ اشاره میکند که ما در آثار استاد قدیریان این روزی و فضیلت بزرگ را بهخوبی درک میکنیم.
استاد قدیریان در طراحی صحنه برخی آثار سینمایی همچون ملک سلیمان، محمد رسولالله و مریم مقدس فعالیت داشتند. در تمام این کارها پویش و سلوک یک هنرمند متصل بهخوبی دیده میشود. ایشان هنرمند دوران انقلاب و دفاع مقدس بودند و ارتفاع جدیدی را با شروع مسیر نورانی اربعین در نمایشگاه «آسمان حسین» به نمایش گذاشتند. با نگاه به آثار نمایشگاه آسمان حسین، تمام حادثه کربلا را در زمین فقط یک باریکه خاکی میبینیم و کربلای واقعی را در آسمان مشاهده میکنیم. در تابلوی شب قدر نیز با توجه به دلالتها و آدرسهای آسمانی، زمین را در قیاس با ملکوت، بسیار کوچک میدیدیم. با توجه به آدرسهای دقیق از آسمان که استاد قدیریان در آثارشان ارائه میدهند، میتوان گفت ایشان سهم بسیاری از زمان شبانهروز خود را در آسمان سپری میکنند و آثار این نمایشگاه گواه این مطلب است.
در نمایشگاه همپای نور جلوههای ویژهای از رنگ و نور در آثار ایشان دیده میشود؛ نوری که از اهل بیت(علیهمالسلام) سرچشمه گرفته است و رشد میدهد. یکی از نمونهها تابلوی شفا است. در روزهای تلخ کرونایی که واکسن و امکاناتی وجود نداشت، جناب قدیریان در این سیر بیماری، نابودی و زوال را ندید بلکه رشد و رویش را دید و ترسیم کرد. در این تابلو نوری که از چشمۀ کوثری مادری مهربان جاری میشود و بر جان انسانهایی که تداومبخش مسیر ایشان هستند، سرریز میگردد، در نهایت به محصول شفا میرسد. آن دسته از پزشکان و خدمه درمان که متصل هستند، میتوانند بخشی از این مسیر نورانی شفا باشند.
تابلوی شفا یکی از بهترین جلوههای رئالیزم شهودی است و استاد قدیریان با شهامت تمام این مفاهیم را در آثار خود ترسیم کردند. بسیاری از هنرمندان امروز جرئت و جسارت بیان این مفاهیم را ندارند تا مبادا به خوشبینی متهم شوند و ترجیح میدهند تلخیها را بیان میکنند. استاد قدیریان گویی از ایستگاه علمالیقین و عینالیقین گذشته است و انشاءالله به مقام حقالیقین برسند و جان مشتاقان را به این سمت دلالت کنند.
ایشان حرکت به سوی ظهور و میل به حرکت را در آثارشان ترسیم میکنند. هنرمندان شجاع و متصل، مقصد انقلاب اسلامی ایران را ظهور میدانند. بسیاری از هنرمندان شهامت ندارند تا از هدف انقلاب اسلامی سخن بگویند. تأکید بر این نکته لازم است که انقلاب قرار نیست در ایستگاهی که امروز در آن قرار دارد، توقف کند؛ بلکه ما انقلاب کردیم تا مقدمات ظهور و بهشت موعود آخرالزمانی فراهم شود. استاد قدیریان در این نمایشگاه معنای جدیدی به ما نشان میدهند که آن جدال نور با ظلمت است. اگر مقصد ظهور است برای رسیدن به آن بهشت آخرالزمانی باید از ظلمات پیش رو با مرکب نور عبور کرد. این هنرمند تراز انقلاب اسلامی با مرکب نورانی انقلاب راه را نشان میدهد. البته بر سر این راه مشکلاتی وجود دارد که باید از آنها عبور کنیم. کمتمسکجستن به نور، نفحات دخانی دیارانی که مانع ظهور هستند، غلبه بر صهیونیستها در فلسطین اشغالی، همگی مشکلاتی هستند که به عنوان مشکلات این مسیر در تابلوهای ایشان دیده میشود.
مقام معظم رهبری از نمایشگاه همپای نور تجلیل کردند و این تأیید، شهامت انقلابی استاد قدیریان را نشان میدهد که در عین قوت قلم و ارزش هنری آثار، شهامت انقلابیبودن دارند و میتوانند از مقصد انقلاب اسلامی سخن بگویند. این همه خوبی بر ایشان مبارک باشد. انشاءالله نمایشگاههای بعدی ایشان را هم زیارت کنیم.
در ادامه این نشست، استاد عبدالحمید قدیریان ضمن تشکر از سخنان دکتر شاهحسینی، توضیحاتی پیرامون مفاهیم آثارشان ارائه کردند. ایشان در ابتدا توجه مخاطبین را به مختصات دنیای جدیدی که بدان وارد شدهایم، جلب کردند و فرمودند: اولین مرحله ایجاد دغدغه، درک فضا و شرایط زندگی کنونی است. ما وارد یک دنیای جدید شدهایم. هنوز در بحثهای معرفتی و هنری به این نکته نپرداختهایم که گذشتۀ ارزشمند ما برای فضای خاصی بود و الان وارد فضای متفاوتی شدهایم. به طور مثال در گذشته اگر به دنبال مرد خدا بودید، به سراغ پیرمردهای نورانی میرفتید و آنها را در حجرههای سرشار از سلوکشان پیدا میکردید و التماس دعا به آنها میگفتید و بهرهمند میشدید. ولی این روزها درباره سرداری صحبت میکنیم که حقایقی که درباره شجاعت و سایر ابعاد وجودی ایشان گفته میشود، ذیل عبدبودن ایشان میگنجد. مرد خدایی را که مدام با کتاب خدا در ارتباط است و بحثهای علمی میکند و ریاضتهای عجیب میکشد، با انسانی رزمنده مقایسه کنید که در جنگ تلاش میکند و کسی تصورش نمیکند که او مراتب آسمانی را طی کرده باشد؛ بلکه او قرار است مقابل دشمن بایستد و راهها را برای اهل علم باز کند تا در فضایی امن به سلوک خود بپردازند. اما همین فرد اسوۀ عبدبودن میشود. در عالم جدید بهسرعت به طرف ظهور میرویم. در فضای کنونی باید تمام راهکارها را دوباره بچینیم.
زمانی یکی از فرماندهان سپاه گفت دیگر دوران جنگ کلاسیک تمام شده است. او از هنرمندان خواست که با ساخت فیلم بگویند که در جنگهای پارتیزانی، چریکی یا جنگ غیر کلاسیک چه ایدههایی میتوان به کار برد. ما فیلمی ساختیم و به نکاتی اشاره کردیم. به عبارت دیگر وقتی فرماندهان سپاه به این نکته رسیدند که دوران عوض شده است، نگرش خود را تغییر دادند و با کاربرد جدیدی از ابزارهای جنگی خود استفاده کردند. تا جایی که امروز در حوزه نظامی از ابر قدرتها هستیم.
اهل علم لازم است درک کنند که دوران و مختصات تغییر کرده است. بحث نور یک بحث فانتزی جذاب فطری با کلمات شاعرانه نیست؛ یک ابزار جنگی است که به نوعی بنده در آثارم مطرح کردم. یعنی فضای جدیدی است که با ابزار جدیدی به نام نور باید بهره ببریم.
در نمایشگاه حاضر و نمایشگاه گذشته تلاش کردم این نور را به عنوان شاخصهای اصلی که باید بدان پرداخت، مطرح کنم، چراکه به آن در مراحل پیشرو نیاز داریم. در فتنه اخیر (آبان ۱۴۰۱) حرکات روانی عجیبی در برخی انسانها دیده شد که گاه خودشان باور نمیکردند که چنین رفتاری مرتکب شده باشند. این رفتارها با فرهنگ ایرانی غریبه است. عنصری خارجی این اتفاقات را رقم زده است و باید درباره ماهیت این عنصر و راهکار مقابله با آن بحث شود. راهکار، نزدیکشدن همه به طرف نور است. باید آنقدر با نور پر شویم که نتوانند ما را به رفتارهای عجیب وادارند.
انقلاب برای خداوند است و ما باید به آن خدمت کنیم تا برای خدا کار کرده باشیم. سیاستمدارهایی که برای نمایش خود جلو میآیند، رفتنی هستند و مهم نیستند. مهم اراده الهی است. خداوند مسیر انقلاب را با تمام خیانتها و موانع خارجی یا داخلی هموار میکند. انشاءالله در راه انقلاب و رسیدن به هدف نهایی یعنی ظهور حضرت حجت(علیهالسلام) باشیم و همه از نور وجودی ایشان بهرهمند شویم.