بسم الله الرحمن الرحیم پله‌ها را به‌سختی بالا رفت. از روی پشت‌بام نگاهی به شهرِ دودگرفته انداخت. وحشت روی شهر سایه انداخته بود. صدای پای اسب‌ها لحظه‌ای قطع نمی‌شد. هر جا که می‌نگریست، چند نفری داشتند به خانه‌ای هجوم می‌بردند، می‌کشتند، غارت می‌کردند، آتش می‌زدند و به...