بسم الله الرحمن الرحیم

الصافات ۳۵-۳۸

إِنَّهُمْ کَانُوا إِذَا قِیلَ لَهُمْ لَا إِلَٰهَ إِلَّا اللَّهُ یَسْتَکْبِرُونَ

وَیَقُولُونَ أَئِنَّا لَتَارِکُو آلِهَتِنَا لِشَاعِرٍ مَّجْنُونٍ

بَلْ جَاءَ بِالْحَقِّ وَصَدَّقَ الْمُرْسَلِینَ

إِنَّکُمْ لَذَائِقُو الْعَذَابِ الْأَلِیمِ

ﺯﻳﺮﺍ ﺁﻧﺎﻥ ﭼﻨﻴﻦ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻛﻪ ﻫﺮ ﺯﻣﺎﻥ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﻣﻰ ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﻣﻌﺒﻮﺩﻱ ﺟﺰ ﺧﺪﺍ ﻧﻴﺴﺖ ، ﺗﻜﺒّﺮ ﻣﻰ کردند

ﻭ [ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ] ﻣﻰ ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﺁﻳﺎ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺷﺎﻋﺮﻱ ﺩﻳﻮﺍﻧﻪ ﻣﻌﺒﻮﺩﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺭﻫﺎ کنیم

[ﭼﻨﻴﻦ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﻣﻰ ﭘﻨﺪﺍﺭﻳﺪ] ﺑﻠﻜﻪ ﺍﻭ ﺣﻖ ﺭﺍ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺗﺼﺪﻳﻖ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ.

ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﺷﻤﺎ [ﻛﻮﺭﺩﻟﺎﻥ] ﻋﺬﺍﺏ ﺩﺭﺩﻧﺎﻙ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﭼﺸﻴﺪ.

————–

یک پیام از آیه: مشرکین تکنیک های مختلفی برای مقابله با پیامبر اسلام به کار می بردند. یکی از روش هایی که بسیار مؤثر بود و تلفات فکری زیادی را با هزینه کم تحمیل میکرد، برچسب زنی رسانه ای بود. به این معنا که برای جلوگیری از شنیده شدن حرف حق پیامبر، یک یا چند کلمه را به ایشان نسبت می دادند و راه شنیده شدن حرف حق توسط مردم را می بستند. برچسب هایی که در دوره های مختلف به پیامبر زده شد تا با جوّ روانی حاصل از آن سخن پیامبر را مکتوم کنند عبارت بود از شاعر، مجنون و ساحر. در هر دوره ای به فراخور شرایط می اندیشیدند و برچسبی تازه تولید میکردند. این برچسب های رسانه ای، تلفات جدی از عموم مردم می گرفت. مردم پیش از آنکه مطالب پیامبر به گوششان برسد، پیش فرض جن زده بودن، شاعری یا ساحری در ذهن شان شکل گرفته بود و با آن پیش فرض به پیامبر و دعوت اش می نگریستند. برچسب ها خالی الذهنی، بی قضاوتی و بی طرفی مردم را از آن ها می‌گرفتند تا حرف حق بر قلب آن ها موثر نیفتد و دل آنها را مجذوب خود نکند. نتیجتاً به حکمت پیامبر آنگونه که باید -به حکمت نگریست و نه گویندۂ حکمت- نمی نگریستند. خداوند جزای این برچسب های رسانه ای را، که حوزه تاثیر آن در حد بیان فرد به فرد یا حداکثر عشیره به عشیره باقی می ماند و به تکبر در برابر حق منتج میشد، عذاب دردناک بیان میکند. نکته قابل تامل این است که با این حساب برچسب های رسانه ایِ با حوزه تاثیر بر مخاطبین چندین میلیونی که به مبارزه با حکمتی یا حرف حقی بر می خیزند، چه جایگاهی را برای تولیدکنندگان و منتشرکنندگان آن در پی خواهد داشت و حساسیت تولید و مطرح کردن کلماتی از این دست مستوجب چه عقوبتی خواهد بود؟