بسم الله الرحمن الرحیم

شوری ۱۱-۱۲
فَاطِرُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ جَعَلَ لَکمْ مِنْ أَنْفُسِکمْ أَزْوَاجًا وَمِنَ الْأَنْعَامِ أَزْوَاجًا یذْرَؤُکمْ فِیهِ لَیسَ کمِثْلِهِ شَیءٌ وَهُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ
لَهُ مَقَالِیدُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ یبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یشَاءُ وَیقْدِرُ إِنَّهُ بِکلِّ شَیءٍ عَلِیمٌ
پدیدآورنده آسمانها و زمین است از خودتان برای شما جفتهایی قرار داد و از دامها [نیز] نر و ماده [قرار داد] بدین وسیله شما را بسیار می گرداند چیزی مانند او نیست و اوست شنوای بینا.
کلیدهای آسمانها و زمین از آن اوست برای هر کس که بخواهد روزی را گشاده یا تنگ می گرداند اوست که بر هر چیزی داناست
————–
یک پیام از آیه: به بحث زوجیت که رسید هدف‌های زیادی مطرح کرد… آرامش، سکینه، خوش اخلاقی و… توصیه هم زیاد کرد به این زوج شدن… به این ازدواج… اما برخی هنوز نگران دودوتاچهارتای روزمرگی خودشان بودند… هنوز فکر می‌کردند خودشان دارند رزق‌شان را در می‌آورند… هنوز فکر می‌کردند کارکردن‌شان در مقدار رزق‌شان موثر است! همان فکری را می‌کردند که امیرالمؤمنین فرمود فکر مشرکان است برای شریک کردن خودشان در رزق محتوم و مکتوب الهی… بعضی‌شان هم که خیلی بدحال بودند اصلا معتقد بودند به اینکه کلید رزق دست خود ماست… هرچه کار کنیم آش می‌خوریم!… دقیقا حرف آن کافری را می‌زدند که می‌گفت «رزق فقط آن چیزی است که در قبال کاری که انجام می‌دهم، می‌گیرم!… چیز دیگری نیست! همه نتیجۀ کار خود من است!» نهایتاً هم به این نتیجه می‌رسیدند که وقتی رزقی داریم، اگر یک نفر باشیم، پس حتما بیشتر برای خوردن داریم تا وقتی دو تا می‌شویم!… و نتیجۀ بعدی را هم اینطور می‌گرفتند که وقتی رزقی داریم، دو نفری که می‌خوریم حتما بیشتر نصیب‌مان می‌شود تا سه نفری یا چهار نفری… برای خودشان مُهمل می‌بافتند در کفرِ عمیق و عجیب‌شان… فکر می‌کردند رزق با فرمول‌هایِ ریاضیِ ذهنِ منقطع از خدایشان تقسیم می‌شود!… غافل.. غافل از اینکه کلید آسمان‌ها و زمین به دست خداست… دست ما نیست… اوست که روزی تک‌تک ما را مقدر کرده است و می‌رساند… برای هرکس که اراده کند رزق را زیاد می‌کند و برای هرکس که بخواهد تنگ می‌گیرد… به تعدادشان هم ربطی ندارد… به قدرت، علم و کلید‌های او مربوط است و عبودیت ما… و نه کلیدهای ما…