بسم الله الرحمن الرحیم

م

غافر ۴۰: مَنْ عَمِلَ سَیِّئَةً فَلَا یُجْزَى إِلَّا مِثْلَهَا وَمَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ یُرْزَقُونَ فِیهَا بِغَیْرِ حِسَابٍ 

ل

هر کس عمل بدی انجام دهد جز به مانند آن کیفر داده نمی‏شود، ولی کسی که عمل صالحی انجام دهد، خواه مرد یا زن، در حالی که مؤمن باشد وارد بهشت می‏شود و روزی بی‌حسابی به او داده خواهد شد.

ک


ا

یک پیام از آیه:

خیلی وقت‌ها کسی بدی یا یک خوبی‌ای در حق ما می‌کند و ما هم در صدد جبران بر می‌آییم. معمولا خوبی‌ها را سعی می‌کنیم کمتر جبران نکنیم. سعی می‌کنیم جبرانی مثل خوبی خودش برایش انجام دهیم. البته خیلی هم حساب و کتاب می‌کنیم که این ناهاری که به ما داد چه بود و چقدر می‌ارزید یا مثلا این پاکتی که به ما داد چقدر داخلش بود؟! و تلاش می‌کنیم همان حدود را برایش جبران کنیم. البته گاهی هم که پیشنهاد جبران بیشتری می‌دهیم برخی به ما اعتراض می‌کنند که مگر چه بوده که حالا این‌گونه جبران کنی؟! و ما هم از خدا خواسته منصرف می‌شویم! در بدی‌ها البته کمی معادله فرق دارد. اگر خیلی خوب باشیم، سعی می‌کنیم خیلی بیش از ظلمی که به ما کرده در حقش روا نداریم! البته معمولا در جبران بدی‌ها خیلی دقت و حساب و کتاب هم نداریم و تا زورمان برسد می‌تازیم… دست آخر هم استدلال می‌کنیم که می‌خواست این ظلم را در حق ما نکند، مگر ما چه کارش داشتیم که این بلا را سر ما آورد؟ اگر حرفی زده است، حرف‌ها می‌زنیم! آبرویی برده است، آبروها می‌بریم! کم گذاشته است، کم‌ها می‌گذاریم! دیر آمده است، دیرها می‌آییم! نگاه تلخی کرده است، چشم غره‌ها می‌رویم! و… و… و… اما آن‌ها که مقتدای رفتاری‌شان حضرت خداوندی است و آموزه از ایشان می‌گیرند نه پدر، مادر، خواهر، برادر، دوست، رفیق و از این دست، جبران‌کردن‌شان تفاوت‌هایی دارد… آن‌ها وقتی کسی بدی در حق‌شان می‌کند، خانۀ پر پرش در حد همان بدی را تلافی می‌کنند؛ نه ذره‌ای بیشتر… و وقتی کسی خوبی‌ای در حق‌شان می‌کند، بی‌حساب و کتاب جبران می‌کنند. طوری که طرف مقابل شک می‌کند که «مگر چه کرده‌ام؟! چرا این همه؟» تا می‌تواند و از دستش میاید بدون چرتکه‌انداختن جبران می‌کند. و انگار اصلا هیچ‌وقت فراموش نمی‌کند آن مختصر نیکی را… راستش را بخواهید این‌ها خُلق از خدا گرفته‌اند نه از خَلق…