بسم الله الرحمن الرحیم

متن زیر حاصل مصاحبۀ دکتر مجید شاه حسینی با برنامۀ نگار، روایت حقیقت است.

از مهم‌ترین محورهای بیانات رهبر معظم انقلاب در ارتباط تصویری ایشان با ستاد ملی مبارزه با کرونا که در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۹ برگزار شد، بیان آرزوی معظم‌له در خصوص حضور کسی مانند شهید مرتضی آوینی در روزگار حاضر بود تا روایتگر رزمایش عمومی در مقابله با ویروس کرونا و جهاد بزرگ مردم ایران باشد.

ویژگی‌های شهید آوینی

شهید بزرگوار آوینی در حقیقت انسانی مهذب و سالکی واصل بود. کسی که با تحول خَلقی و خُلقی در نور انقلاب اسلامی ایران، شهامت داشت از خود تهی شود. شهید آوینی آنچنان در آرمان‌های انقلاب اسلامی مستحیل شده بود که هرگاه انقلاب به انسانی فداکار و انقلابی نیاز داشت، وی در وسط میدان حضور می‌یافت. او زمانی در سیستان و بلوچستان و زمانی در عرصۀ دفاع مقدس به روایتگری پرداخت. از کارهای بزرگ شهید آوینی این بود که یاران و شاگردانی را تربیت و با خود همراه کرد که در این مسیر مانند او نگاه کنند، در سپهر فکری او بیندیشند، مثل او از خود تهی شوند و به مقام آینگی برسند، تا بتوانند روایتگر تحول روحی ایجاد‌شده در سپهر انقلاب اسلامی ایران باشند.

تفاوت روایتگری ظاهری و باطنی

روایتگری از یک موضوع، می‌تواند ظاهری یا عمیق باشد. گاهی راوی مانند دوربینی ساده فقط ظواهر را می‌بیند و منعکس می‌کند؛ اما گاهی با نگاهی ژرف‌تر، می‌تواند باطن، صفات و تحولات روحی را قاب بگیرد و روایت کند. این روند، یعنی سیر عبور از ظواهر و رسیدن به بطون معانی، راهی بود که آوینی آموخت و به شاگردان خود نیز تعلیم داد. سید‌مرتضی آوینی به جای سیر آفاق، سیر اَنفُس را به تصویر می‌کشید. لاجرم دوربین و راویان او آموخته بودند که در عرصۀ دفاع مقدس، جان انسان‌ها را قاب بگیرند؛ نه صرفاً جسم آن‌ها را.

راویان و مستندنگارانی پیش از شهید آوینی در جنگ‌های پیشین قرن بیستم، مستندهای جنگی می‌ساختند و برای انقلاب‌های بزرگ روایتگری می‌کردند. راویانی مانند ژیگاورتف بعد از انقلاب بلشویکی شوروی، فرانک کاپرا در روایتگری مستند جنگ جهانی دوم و لنی ریفنشتال آموخته بودند ظواهر را نشان دهند. دوربین‌ این قبیل افراد به پروپاگاندا و تبلیغ مستقیم بسیار نزدیک بود. آن‌ها معتقد بودند آنچه در قالب یک برد بزرگ انقلابی و نظامی اتفاق می‌افتد، فتوحات است. اما طبق آموزه‌های شهید آوینی، فتوحات در عالم اکبر یا همان عالم درون انسان اتفاق می‌افتد. تحولی که در جان رزمندگان و جوانان انقلابی دهۀ شصت واقع شد، همان فتح بزرگ است.

ویژگی‌های شاخص روایت شهید آوینی

شهید آوینی برای نخستین بار روایت صوتی یا نریشن را در آثار خود به کار گرفت و گفتار را در خدمت درک تحول درونی قرار داد. شهید آوینی برای از میان برداشتن حجاب، راوی میکروفون‌به‌دست جلوی دوربین را حذف کرد و با یک تربیت بسیار سخت و جهادی به فیلمبرداران روایت فتح آموخت که از خود تهی شوند. یعنی اگر ذره‌ای نفسانیت در لنز دوربین آن‌ها می‌دید، آن صحنه را هرچقدر هم که از جهت نظامی باشکوه بود، حذف می‌کرد. به اعتقاد شهید آوینی، اگر نفسانیت فیلم‌ساز بر او غلبه کند، پیام او زایل خواهد شد و حاصل کار او، دیگر نمی‌تواند پیام‌رسان انقلاب و دفاع مقدس باشد. از نظر شهید آوینی، انفجاری عظیم، فتحی بزرگ، تک یا پاتکی باشکوه، مسئله نبود؛ مسئلۀ او تحول روحی انسان‌ها بود. در قاب روایت فتح، انسان همیشه در مقابل و قَدام قرار داشت و جنگ و وقایع آن در پشت سر او اتفاق می‌افتاد. شهید آوینی در قاب روایت فتح، به این می‌پرداخت که جنگ چقدر انسان‌ها را متحول کرده است و انسان‌ها به مرزی از انسانیت رسیده‌اند که به کمال نترسیدن از مرگ نائل شده‌اند. سیر تحولی که شهید آوینی و شاگردانش طی کردند، یک تهور ساده نبود؛ بلکه شهامتی بود که از سر اخلاص و سیر و سلوک الی اللّه حاصل شد. دفاع مقدس ادامۀ مسیر کربلا و راهی است که به ظهور منجر خواهد شد. وقتی کسی خود را بخشی از این سیر تاریخی بداند، از مرگ نمی‌هراسد. کسی که راوی این سیر باشکوه باشد، منیت خود را دخیل نمی‌کند. به طور مثال سوژۀ شهید آوینی در یکی از قسمت‌های روایت فتح، با نام شب عاشورایی دو غواص بودند که قرار بود از عرض اروند عبور کنند. آن دو غواص نوجوان در غروب، دقایقی پیش از آغاز عملیات والفجر ۸، کنج کانال سر بر شانۀ هم گذاشته بودند و با صدایی محزون زیارت عاشورا ‌می‌خواندند. شهید آوینی این صحنه را قاب ‌گرفت و روایتی صوتی همراه این تصویر قرار ‌داد تا نشان دهد انقلاب، دفاع مقدس و فضای عاشورایی با جان رزمندگان چه می‌کند.

پیاده‌روی اربعین؛ آغازی بر تحول انسان

پس از جریان اربعین، با تابش نور امام حسین(علیه‌السّلام) بر جان میلیون‌ها انسان، همه چیز از نو آغاز شد. راهپیمایی اربعین، از حدود ده سال پیش بسیار جدی شد. به‌تدریج انسان‌هایی در این نور متحول شدند. این سیر از موکب و موکب‌داری آغاز شد و کم‌کم از ایام اربعین هم فراتر رفت؛ در طول سال جاری شد و تجلیات بیرونی این تحول درونی، در ایام غیر اربعینی نیز بروز و ظهور پیدا کرد. در زمان جاری‌شدن سیل در خوزستان، برای نخستین بار موکب‌های اربعینی عراقی و ایرانی در کشور مستقر شدند و به کمک سیل‌زدگان شتافتند. شهید بزرگوار حاج قاسم سلیمانی نیز در آن مناطق حضور پیدا کردند.

مقابله با کرونا، عرصۀ جدید جهاد

اگر در فرمایش رهبر معظم انقلاب، آرزوی حضور فردی همچون شهید آوینی مطرح می‌شود، ناشی از این ضرورت است که در روزگار امروز، تحولات روحی در جامعه به‌عینه رؤیت می‌شود و انسان‌هایی که به کمال نترسیدن از مرگ نائل شده‌اند، حضور دارند. ایران اکنون در مقابله با بیماری کرونا، در یک عرصۀ جهادی جدید قرار گرفته است و تعداد بسیاری انسان‌ ایثارگر و از جان‌گذشته‌ در این جبهۀ جدید انجام وظیفه می‌کنند. علاوه بر پزشکان و کادر پرستاری، افراد دیگری در حرکتی جهادی به این عزیزان پیوستند. از طلبه‌هایی که امور مربوط به غسل و تکفین و تدفین جان‌باختگان کرونا را عهده‌دار بودند، تا عزیزانی که تدارک پشت صحنۀ این کار را فراهم آوردند یا به کمک کادر پرستاری و پزشکی رفتند؛ همۀ این‌ افراد یک نقطۀ مشترک داشتند. در نگاه آن‌ها، از پشت گان و ماسک و ظواهر پزشکی، می‌توان کمال نترسیدن از مرگ را مشاهده کرد.

ویژگی‌های انسان جهادگر

کسی توفیق دیدن جهادهای شهید بزرگوار حججی و خلوت‌های او با خداوند را نداشته است. اما آنچه دوربین دشمن به قصد تحقیر آن بزرگوار از لحظۀ اسارت او قاب گرفت، سبب نمایش عظمت او شد. نگاه انسانی که از مرگ نمی‌ترسد و در اوج اخلاص به سمت شهادت می‌رود، همه را شیفتۀ خود کرد. با شهادت این شهید بزرگوار، به جان میلیون‌ها مخاطب جهانی چنان آتشی افتاد که چهار تشییع باشکوه برای ایشان رقم خورد. از آن روز تا اکنون، مزار ایشان در نجف‌آباد زیارتگاهی شده است که مشتاقان برای توسل به شهید به آنجا می‌روند. در نگاه انسانِ متحول، مهذب، خالص و خاضع، دقایقی قبل از مرگ، عظمتی وجود دارد که از این پس هر کجا دیده شود، شناخته خواهد شد. مانند نگاه پزشک و پرستار از پشت ماسک، یا نگاه طلبۀ جهادگری که پیکر متوفیان این بیماری را می‌شوید و با احترام دفن می‌کند، یا نگاه زنان و مردانی که تغذیه بیماران را در بیمارستان‌ها بر عهده ‌دارند. این نوری است که اگر به جان انسان‌ها بتابد، نشانگان ثابتی را از خود به یادگار می‌گذارد.

با نترسیدن از مرگ، اخلاص، از خود تهی‌شدن و خدمت به همنوع تا پای جان، واژۀ بلند شهید خدمت و ارزش آن در عرصۀ باشکوهی که انسان‌ها برای جهاد و کمک حضور دارند، پیدا می‌شود. هیچ کشوری در دنیا مانند ایران توفیق مقابله با این ماجرا را نداشت. تمام توفیق صرفاً پزشکی نیست، بلکه نگاه جهادی و حضور نسل جهادگر، ایران را به توفیق نسبی و مدیریت بیماری در حد مقدور رساند. تمام این توفیق، لطف خداوند است.

لزوم وجود راوی متناسب با روایت جهاد

جهادی که در روزهای کنونی رخ داد، روایتگر خاص خود را می‌طلبد؛ کسی که از حجاب ظاهر عبور کند و بتواند تحولات درونی انسان‌ها را نشان دهد. او باید انسان مهذب و خود ساخته‌ای باشد که خود را به دو زینت صبر و تقوا که شرط سلوک هستند، آراسته‌ است. چنین انسانی با عنایت خداوند، شایستگی روایتگری را پیدا می‌کند. فردی عادی و تکنسین قادر نیست چنین روایتی را به طور صحیح ارائه دهد؛ زیرا در ظاهر امور جا می‌ماند و نمی‌تواند تحولات روحی انسان‌ها را از پشت این ظواهر ببیند. راوی مناسب برای این جریان کسی است که بتواند از پشت شیلد پزشکی و ماسک، نگاه شهید حججی را در صورت پرستار و پزشک امروز ببیند و نشان بدهد. تا زمانی که روایتگر چشم باطن‌بین پیدا نکند، نمی‌تواند بطون را نشان دهد و تحولات صورت‌گرفته در جان انسان‌ها را به مخاطب عرضه کند. برای قاب گرفتن این نگاه، به راوی خاصی نیاز است که در حجاب ظاهر نماند و بتواند تحول روح انسان‌ها را نمایش دهد. در گام دوم و چهل‌سالگی دوم انقلاب اسلامی، ذیل نور اربعین حسینی، از این تحولات بسیار وجود دارد. راویانی که شایستگی و شأنیت نشان‌دادن این تحول درونی انسان‌ها را با ابزار تصویر داشته باشند، کجا هستند؟ اگر این راویان حضور دارند، کار بزرگی در پیش روی آن‌ها است و اگر حضور ندارند، باید چنین راویانی تربیت شوند.