بسم الله الرحمن الرحیم

المؤمنون ۱-۹

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ
الَّذِینَ هُمْ فِی صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ
وَالَّذِینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ
وَالَّذِینَ هُمْ لِلزَّکاهِ فَاعِلُونَ
وَالَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ

وَالَّذِینَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ
وَالَّذِینَ هُمْ عَلَى صَلَوَاتِهِمْ یحَافِظُونَ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
مؤمنان رستگار شدند.
آنها که در نمازشان خشوع دارند.
و آنها که از لغو و بیهودگی رویگردانند.
و آنها که زکات را انجام می‏دهند.
و آنها که دامان خود را از آلودگی به بیعفتی حفظ می‏کنند

و آنها که امانتها و عهد خود را مراعات می‏کنند.
و آنها که از نمازها مواظبت می‏نمایند.

————–

یک پیام از آیه: دنبال فلاح می‌گردیم اما نشده است یک بار در نماز خاشع باشیم… اصلا نمی‌دانیم خشوع چیست… اصلا نمی‌دانیم شکستن درون چیست و چطور باید خوار و خفیف بود در برابر خدا… نمی‌دانیم چگونه می‌شود با خدا شکسته و خاک‌مال سخن گفت…
دنبال فلاح می‌گردیم ولی هنوز وقتی از علت خیلی از کارهای‌مان می‌پرسند، می‌گوییم: «همین‌طوری، دلم خواست، نیت خاصی نداشتم، بده مگه و…!» هنوز بسیاری از کارها و حرف‌هایمان بی‌هدف و لغو است… دیگران را هم اگر در حال لغو ببینیم روی بر نمی‌گردانیم که بفهمد خوشمان نمی‌آید، تازه دل به دلش هم می‌دهیم…!
دنبال فلاح می‌گردیم ولی هنوز سال خمسی نداریم… هنوز بدهی‌های دینیِ اموالمان را نداده‌ایم… به راحتی بر سر هر سفره‌ای می‌نشینیم و هر لقمه‌ای را می‌خوریم… هیچ‌کس را هم تا به حال توصیه به پرداخت وجوهات شرعی نکرده‌ایم…!
دنبال فلاح می‌گردیم اما هنوز بهرۀ جنسی خود و اطرافیان‌مان را سامان نداده‌ایم… هنوز برای بهرۀ حلال خود و اطرافیان‌مان فکری نکرده‌ایم… در وهم خود پنداشتیم نیاز را می‌شود خفه کرد و اگر کسی هنوز مسیر حلالش را نیافته پس حتماً باید ریاضت‌پیشه‌ باشد… نه تلاش و تکاپویی کردیم، نه قدمی برداشتیم… دنبال فلاح هم هستیم و خام‌خیالانه خود را مؤمن می‌دانیم…!
دنبال فلاح می‌گردیم ولی امانت‌داری نمی‌کنیم… نه حرف‌ها پیش‌مان می‌مانند، نه مال‌ها، نه ناموس‌ها، نه فرزندان و نه… حرف را نشنیده بازگو می‌کنیم… مال را نگرفته مصرف می‌کنیم… برای خودمان هم دلایل متعدد می‌تراشیم… غافل از آنکه برای مرگ و زندگی هم حق مصرف امانت را نداشتیم…
دنبال فلاح هستیم ولی تعهدمان را رعایت نمی‌کنیم… ملاقات‌هایمان گاهی تا یک ساعت هم تأخیر می‌کند… انجام کارهایمان را هم بدون هماهنگی تا چند هفته عقب می‌اندازیم… ناراحت هم نمی‌شویم… برایمان عادی است! کیفیت کارمان را هم…
دنبال فلاح هستیم اما درگیر نمازهایمان نیستیم… نماز صبح‌مان که قضا می‌شود، بهم نمی‌ریزیم… محافظتی نداریم… به دیگران که تعهدی نداریم، به خدا و اطاعت او هم خیلی تعهدی نداریم… شد شد… نشد هم نشد…
همۀ این کارها را می‌کنیم، دنبال فلاح هم هستیم… غافل از اینکه با این کارها ایمان‌مان را هم می‌بازیم، چه رسد به فلاح‌مان…